مربيان و كارشناسان بسكتبال بيش از درصد موفقيت پرتاب يك بسكتباليست به استيل او توجه كرده و اصولا ورزشكاري كه استيل مناسبي نداشته باشد را بسكتباليست حرفهاي نميدانند. يافتههاي علمي البته نشان ميدهد كه اين ديدگاه پربيراه نيست!
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پرتاب آزاد در بسكتبال يك هديه است. در زمان پرتاب كسي مزاحم پرتابكننده نميشود، هيچ بازيكني سعي نميكند پرتاب او را بلاك كند و تماشاگران هم سر و صدا راه نميانداند (مگر اينكه پرتاب در اختيار تيم مهمان باشد). بنابراين چه عاملي باعث اهميت اين پرتاب ميشود؟ در ادامه سعي ميكنيم آناتومي بدن ورزشكار را هنگام پرتاب آزاد تحليل كنيم.
بروس كريتزر يك مربي متخصص پرتاب در آكادمي بسكتبال مارك پرايس در سوواني ايالت جورجياي آمريكا است و مدت 25 است كه با بازيكنان NBA و آماتور تمرين ميكند. وي ميگويد: در اين رابطه ميگويد: وقتي براي پرتاب آزاد آماده ميشويد، كشش از پاها شروع ميشود. امروزه بيشتر بازيكنان ابتدا از بالاتنه خود استفاده ميكنند كه اين موضوع باعث به هم خوردن ريتم ميشود.
به اعتقاد كريتزر، وقتي بازيكنان براي پرتاب آماده ميشوند بايد بدنشان – انگشتان، رانها و شانهها - مستقيما مقابل سبد قرار بگيرد. اين كار به نظر ساده است اما در واقع اينگونه نيست. ميزان خم شدن زانوهاي ورزشكار، نسبت مستقيمي با فاصله او از حلقه دارد و بازيكنان بايد ميزان مناسب خم شدن زانوها را پيدا كنند تا ميزان انرژي مناسبي ايجاد شود. اگر اين انرژي بيش از حد باشد، پرتاب از روي سبد عبور ميكند و اگر ميزان انرژي كافي نباشد، توپ به سبد نميرسد.
كريتزر ميگويد وقتي بسكتباليست آماده پرتاب ميشود، توپ بايد به درستي ميان انگشتان او قرار بگيرد (روي اولين بند انگشت بعد از كف دست) و نه روي نوك انگشتان. به اين ترتيب، توپ از دست نميافتد و ريتم پرتاب حفظ ميشود. وقتي توپ رها ميشود، بازوي دستي كه توپ را پرتاب كرده و بازوي دست مقابل كه توپ را نگه داشته بايد به طرف سبد حركت كنند. همين اتفاق براي ساير اجزاي بدن هم ميافتد و وزن بدن پرتابكننده بايد به شكل كنترلشده به سمت سبد حركت كند.
لري سيلوربرگ استاد مهندسي مكانيك دانشگاه دولتي كاروليناي شمالي كه خودش بسكتبال بازي ميكند، تلاش كرد تا فيزيك يك پرتاب موفق را تحليل كند. وي با همكاري چائو تران همكار خود در دانشگاه، يك برنامه كامپيوتري نوشت تا به تحليل و بررسي سه بعدي شبيهسازيهاي كامپيوتري پرتاب آزاد بپردازد. سيلوربرگ ميگويد: اگر از ورزشكاران رده اول هر ورزشي بپرسيد، بيشتر آنها نميتوانند توضيح دهند كه چه كاري انجام ميدهند ولي ما با شبيهسازي ميليونها پرتاب، ميتوانيم الگوهايي را كه به بهترين نتيجه عملي ختم ميشوند شناسايي كنيم.
آنها به كمك پژوهش فراگير خود موفق شدند دستورالعملي براي پرتاب آزاد طراحي كنند: توپ را با زاويه 52 درجه نسبت به خط افق به سمت عقب تخته پرتاب كنيد به طوري كه سه بار در هوا بچرخد و اين كار را به نرمي و با سرعت مناسب انجام دهيد.
خصوصيات سينماتيكي يك پرتاب موفق
اجازه دهيد نگاهي به بخش اول اين توصيه داشته باشيم: به طرف عقب تخته نشانه بگيريد. برخلاف آنچه بيشتر افراد ممكن است تصور كنند، سيلوربرگ به اين نتيجه رسيد پرتاب توپ به سمت وسط سبد شانس گل شدن آن را تا سه درصد كاهش ميدهد. سليوربرگ و تران دريافتند كه نقطه ايدهآل، 2.82 اينچ بالاتر از وسط تخته است چون در اين صورت توپ بنابر احتمال بيشتري پس از برخورد با تخته وارد سبد ميشود.
بخش دوم توصيه: چرخش. سه بار چرخش توپ به اين معنا است كه توپ پيش از رسيدن به تخته سه بار در هوا به طور كامل ميچرخد و دليل ضروري بودن اين موضوع اين است كه باعث ميشود ضرب توپ گرفته شود. سيلوربرگ و تران در شبيهسازيهاي خود دريافتند كه چرخش بيش از سه بار مزيت اضافهاي ندارد و تنها باعث زحمت ورزشكاران ميشود.
در نهايت، زاويه: بدون برخورداري از زاويهسنج، انجام به پرتاب با زاويه دقيقا 52 درجه كار مشكلي است. سيلوربرگ و تران به بسكتباليستها توصيه ميكنند كه دستكم توپ را به گونهاي پرتاب كنند كه حدود 2 اينچ زير بالاترين قسمت تخته باشد. سيلوربرگ ميگويد: تصور كنيد از نقطهاي كه توپ به تخته ميرسد خطي فرضي رسم كردهايد، كه اين خط نشاندهنده زاويه با افق است. يك روش مناسب براي تجسم اين موضوع است كه توپ را به طرف بالاي تخته نشانه بگيريد.
البته اين يك قاعده قابل اتكا نيست چون قد بازيكنان بسكتبال با يكديگر متفاوت است. سيلوربرگ و تران زاويه 52 درجه را براي بازيكني با قد 6 فوت و 6 اينچ (201 سانتي متر) پيشنهاد كردهاند. بنابراين براي ورزشكاراني كه قد متفاوتي دارند، اين زاويه تغيير ميكند.
سيلوربرگ معتقد است كه دستيابي به سرعت مناسب از همه فاكتورهاي ديگر يك پرتاب آزاد موفق مهمتر است و از همه آنها دشوارتر نيز هست. برخلاف، شرايط ژئومتريك، چرخش و سرعت از جمله عواملي هستند كه به تواناييهاي بسكتباليست براي دستيابي به يك پرتاب مناسب بستگي دارند و به همين دليل مشكلترين بخش يك پرتاب هستند.